باران غم انگیز...

ساخت وبلاگ
پرنده ذهن می دونستی ی چیزیو؟ می دونستی که خیلی دلم برات تنگ شده؟... حروف یرملون ... کاشکی بودی...چقدر خوب بود اون روز که دیدمت.. کوثر تو بخون... فک نمی کنم رسم دوستی این باشه که بری و منو تنها بزاری...الذین امنو ... هیچ وقت فکر نمی کردم تا این حد بهت وابسته شم... بچه ها خواهشا روزی ده دقیقه تمرین کن باران غم انگیز......ادامه مطلب
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranghamangizo بازدید : 8 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 21:55

خدا جونم به حال بی قرار این روزای همه برس

باران غم انگیز......
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranghamangizo بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 21:55

انکار بعضی از چیزا مسخرس...

مث انکار نبود بهترین دوستای دوست داشتنیت...

مث انکار هر چی بوده...

مث انکار شنیدن اسم ی اشنای دور...

مث انکار وقتایی که دوست دارم باشن...

مث انکار اینکه ی نفر ی روز بوده که خیلی دوسش داشتی...

بله انکار مسخرس... اما بیان کردن حقیقت سخت تره...

باران غم انگیز......
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : آنکارا,انکار خدا,انکار,انکار هولوکاست,آنکارد,انکار جهنم توسط پاپ,انکار عشق را شاملو,انکار عشق,انکارا سفارت امریکا, نویسنده : baranghamangizo بازدید : 20 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 22:48

زندگی عزیز... ممنون که بهم یاد دادی قوی باشم.... ممنون که بهم یاد دادی به کسی اعتماد نکنم... ممنون که بهم یاد دادی رو پای خودم وایسم... ممنون که بهم یاد دادی هیچ کس موندنی نیست ... زندگی عزیز... ممنون که بهم خیلی چیزارو بهم یاد دادی... باران غم انگیز......ادامه مطلب
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : زندگی,زندگی و دیگر هیچ,زندگی خصوصی,زندگی در آمریکا,زندگی چیست,زندگی پس از مرگ,زندگی زیباست,زندگی نامه, ای,زندگی نامه,زندگی شیرین, نویسنده : baranghamangizo بازدید : 17 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 9:01

مرا ببخشید که باز هم از نیلوفرم می‌‌گویماسمش را که می‌‌آورمگریه‌هایم خود به خود شعر می‌‌شوندو تمام گٔل‌های جهان را نیلوفری می‌‌کشمای قشنگ‌ترین نیاز منتو که نیستی‌شعر‌هایم را در آغوش‌ می‌‌گیرمتا تنم با عطر نام تونیلوفری شودبه راستی‌ تو کیستیکه تبلور نامتسایبان تنهایی‌ من استیادت نرود ای دوست !کنار حاجتهایتمرا هم نیلوفری یاد کن... . . پ.ن: از چی بگم ؟از حالم، خودم، از فردام بگم ... باران غم انگیز......ادامه مطلب
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : نیلوفرم تولدت مبارک,نیلوفرم عاشقتم,نیلوفرم دوست دارم,من نیلوفرم,برای نیلوفرم,گل نیلوفرم,شعر نیلوفرم,نیلوفرم دوستت دارم,نیلوفرم باش,عشقم نیلوفرم, نویسنده : baranghamangizo بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 14:47

اين آدمها كارى با تو مى كنند
كه تا قيامت
با تنهاييت، تنها سفر كنى

باران غم انگیز......
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : ادمها از دور زیباترند,ادمها مثل کتابند,ادمها لالت میکنند,ادمها فقط ادمند,ادمها شبیه حرفهایشان نیستند,ادمها عاشق ما نمیشوند,ادمها شبیه کتابند,ادمها عجیب,ادمها دو دسته اند,ادمها وحشی, نویسنده : baranghamangizo بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 14:46

من به صدای پای رفتن آدمها عادت دارم
فقط مجبور می شوم دوباره به زندگی عادت کنم
و شکسته هایم را در گلدان کوچکی
پشت پنجره اتاقم به گِل بگیرم...

باران غم انگیز......
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : vtjk oghtd,vtjk shfri fdli,vtjk n hrjwhnd,vtjk alhvi afh,vtjk l nd, نویسنده : baranghamangizo بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 14:46

دست خودش نیست... پنج شنبه عطر نبودن دارد... بسان دختری با مو های بافته،که در پشت پنجره قدیمی خانه،چشم به راه مسافری نشسته است، که بلیت برگشتنش را گم کرده. و یا فردی که فراموشی دارد و ادرس خانه را جا گذاشته است... هفته ها می ایند و می گذرند، خاطراتت می مانند و هجوم می اوردند که تنهایی را بیشتر کنند... پنج شنبه مثل خیال توست،عطرش در خانه می ماند و قصدش دوباره رفتن است... باران غم انگیز......ادامه مطلب
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : پنجشنبه,پنجشنبه مفتون,پنجشنبه است و دلم,پنجشنبه بازار,پنجشنبه به انگلیسی,پنجشنبه است,پنجشنبه بازار استانبول,پنجشنبه عصر کامبیز حسینی,پنجشنبه آخر ماه,پنجشنبه تیک تاک, نویسنده : baranghamangizo بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 14:46

دفتر خاطراتم را به ارامی برگ می زنم...     "به نام خدایی که دوستی را افرید" روی پله ها کنار سایبون من با ی شال مشکی ... اولین نگاه... پیلوت کنار ابخوری... کتابخونه و عکس بچگی... یکسال سکوت و تنهایی... جلوی در مدرسه من توی ماشین نگاه ناگاه به بیرون و دیدن چشمهای اشنا و دنیایی بغض... جلوی کمد ها و سلام صدایی اشنا... اتاق مشاوره و نگاه های زیر زیرکی و هیجان شروع سالی که قرار بود برام یکسال تلخ و جبران کنه... زنگای نماز و نشستن کنار هم... زنگای لگو که خودمو می کشتم تا بتونم مسابقرو برنده شم و بیام بالا کلاس رباتیک... کتابخونه و ی دنیا خاطره گفته نشدنی... و سال تموم شد... کلاس ه باران غم انگیز......ادامه مطلب
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : دفتر خاطرات,دفتر خاطرات به انگلیسی,دفترچه خاطرات,دفترچه خاطرات و فراموشی,دفترچه خاطرات اندروید,دفتر خاطرات عاشقانه,دفتر خاطرات من,دفتر خاطرات یک,دفتر خاطرات یک عاشق,دفتر خاطرات چوبی, نویسنده : baranghamangizo بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 14:46

-محدثه بیا بریم اتاق مشاوره من اینه لازمم + باشه بریم - اا درش بستس تو اینه نداری؟ + نه ولی ازمایشگاه داره - جدی پس بریم... (روبه روی راهروی ازمایشگاه) + ی لحظه وایسا من می ام... چند وقت پیش ، دو نفر، توی این راهرو ...  الان یکی هست و یکی نیست :)  - کجا موندی؟ + اومدم... امیدوارم راهروی ازمایشگاه جدید برات خاطره ای بهتر از راهروی قبلی بسازه:))) باران غم انگیز......ادامه مطلب
ما را در سایت باران غم انگیز... دنبال می کنید

برچسب : بی ناموسی,بی,بی نام,بی ناموسی در مترو,بی, به انگلیسی,بی ناموسی در ایران,بی ناموسی اوج رذالت,بي,بي ناموسي,بینام چت, نویسنده : baranghamangizo بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 14:45